اما این پرسش همچنان مطرح است که ملادیچ چگونه برای مدتی طولانی پنهان مانده وآیا بالکان همچنان بیثبات خواهد ماند؟ مردی که 2 هفته پیش در مشایعت نیروهای پلیس صرب حرکت میکرد و یک کلاه بیسبال بر سر داشت و میلنگید، هیچ شباهتی به فرماندهی که صربرنیتسا را به خاک و خون کشید، نداشت. آنچه از راتکو ملادیچ در حافظه جمعی ما باقی مانده است، به 12 ژوئیه سال 1995 بازمیگردد. در آن زمان وی بهعنوان فرمانده ارتش صربهای بوسنی در یونیفرم نظامی و مسلح در حالی که جام شراب خود را بالا برده بود، در مقابل دوربین رسانهها ظاهر شد. وی آشکارا شادمان و پیروز بهنظر میرسید و در کنار او سرهنگ توم کارمانز، فرمانده صلحبانان هلندی سازمان ملل مستقر در شهر صربرنیتسا دیده میشد.
سرهنگ هلندی بعدها تصرف صربرنیتسا را به فرماندهی ژنرال ملادیچ، حملهای معقول توصیف کرد، پیش از آن آشکار شده بود که در جریان حمله به این شهر واقع در شرق بوسنی، حدود 8هزار مرد و پسر مسلمان اعدام وقتل عام شدهبودند. قاتلان، نیروهای ارتش صربهای بوسنی بودند که در روزهای میانی ژوئیه آن سال، مقابل دیدگان صلحبانان هلندی سازمان ملل که حافظان صربرنیتسا محسوب میشدند، به قتلعام مسلمانان پرداختند؛ واقعهای که از دید هواپیماهای جاسوسی U-2 ایالات متحده هم دور نماند.
اینک حداقل ژنرال ملادیچ میتواند پاسخگوی کشتار گروهی صربرنیتسا باشد. دوهفته پیش این نظامی 68ساله در روستای لازارو در 100کیلومتری شمال بلگراد، پایتخت صربستان دستگیر شد. ملادیچ با کیفرخواستی بلندبالا در دادگاه جنایات جنگی در شهر لاهه هلند به اتهام نسلکشی، جنایت علیه بشریت و جرائم جنگی طی درگیری بوسنی در سالهای 1992 تا 1995 روبهروست.
باز هم پای هلندیها در میان است
تحت تعقیبترین جنایتکار جنگی قاره اروپا اینک دستگیر شده است؛ مردی که به باور بازپرسان دادگاه، فرمانده نظامی مسئول بزرگترین و مخوفترین کشتار جمعی در اروپا پس از جنگ جهانی دوم بودهاست. طرفه آنکه برگزارکننده دادگاه وی هلند است؛ همان کشوری که نظامیانش در زمان حمله صربها به صربرنیتسا، ماموریت حفاظت از شهر را بر عهده داشتند و در عمل هیچ اقدامی نکردند و حتی پس از بازگشت به کشورشان، مورد تقدیر و پاداش قرار گرفتند. حالا هلند میزبان دادگاه ملادیچ پس از 16سال از وقوع فاجعه صربرنیتساست. ملادیچ یک هفته بعد از دستگیری در صربستان، به زندانی در شهر ساحلی شونینخن در مجاورت لاهه منتقل شد. دادگاهی در بلگراد، دستور انتقال وی را به هلند صادر کرد. بهرغم درخواست استیناف ملادیچ برای لغو دستور دادگاه، این درخواست رد و امکان انتقال وی به هلند فراهم شد.
اسلوبودان میلوشویچ، رئیسجمهور سابق یوگسلاوی نیز هنگامی که در سال 2001 دستگیر شد، به زندان شونینخن انتقال یافت و در حالی که در انتظار محاکمه به سر میبرد، در همان جا درگذشت. رادوان کارادزیچ، رهبر سیاسی صربهای بوسنی در دهه 1990 نیز هم اینک در این زندان به سر میبرد و محاکمه وی از سال 2009 آغاز شده است. وی در بیانیهای که از سوی وکلایش انتشار یافت، از اینکه فرمانده نظامی سابق صربهای بوسنی باید بهزودی به وی ملحق شود، اظهار تأسف و از اینکه ژنرال ملادیچ آزادی اش را از دست داده، ابراز ناراحتی کرده است.
پس از 2دهه که از آغاز جنگهای یوگسلاوی میگذرد- جنگهایی که حاصل آنها نابودی بالکان و مرگ صدها هزار نفر بود- سرانجام بهنظر میرسد که شرایط به نفع صربها پیش میرود. صربها زمانی قدرتمندترین گروه قومی در کشور برادری و اتحاد (عنوان یوگسلاوی در دوران مارشال تیتو) محسوب میشدند و با پدیدار شدن چشمانداز فروپاشی یوگسلاوی در اوایل دهه1990 در پایان جنگسرد، آنان با به راه انداختن جنگهای تهاجمی خشونتباری که از سال1991 آغاز شد، کوشیدند مانع از تجزیه این کشور شوند. تا امروز صربستان با نادیده گرفتهشدن در عرصه دیپلماسی جهانی، بهخصوص دور ماندن از اتحادیه اروپا، به نوعی تاوان آغاز این جنگها را پرداخته است.بوریس تادیچ، رئیسجمهور صربستان پس از اعلام خبر دستگیری ملادیچ اظهار داشت: این اقدام فشار سنگینی را از دوش صربستان برمیدارد و پایان فصل ناخوشایند و تلخی در تاریخ ماست. با این حال، چهره رئیسجمهور صربستان هنگام بیان این اظهارات به حدی گرفته و اندوهبار بود که گویی در مراسم خاکسپاری سخن میگوید.
شرایط باز هم پیچیدهتر میشود
آیا تادیچ هنگام بیان این اظهارات به سرانجام زوران دژیندژیچ، نخستوزیر سابق کشورش میاندیشید؟ نخستوزیر فقید صربستان در ماه مارس سال 2003 و 2هفته پس از آنکه از تصمیم خود برای تحویل دادن ملادیچ خبر داد، مورد سوءقصد قرار گرفت و کشته شد. ممکن است رئیسجمهور انتظار بروز ناآرامی و به تبع آن، تلاطم ساختار قدرت را در کشورش در پی دستگیری ملادیچ داشته و خود را برای چنین شرایطی آماده کرده باشد. وی وعده داده که دولت صربستان این مسئله را که ژنرال ملادیچ طی 16سال گذشته در چه اماکنی و به کمک چه کسانی پنهان شده است، مورد بررسی قرار خواهد داد. این در حالی است که ملادیچ همچنان از نظر بسیاری از صربها یک قهرمان محسوب میشود.
یکی از مخاطبان وعده تهدیدآمیز رئیسجمهور صربستان، وئیسلاو کوشتونیسا، از طرفداران اسلوبودان میلوشویچ (رئیسجمهور سابق) و رهبر حزب دمکراتیک صربستان، حزب مخالف دولت است. کارلا دل پونته، دادستان سابق دادگاه جرائم جنگی لاهه در پایان دوره ماموریت خود در این نهاد قضایی بینالمللی، درباره کوشتونیسا گفته بود: کوشتونیسا هیچگاه نمیخواست ملادیچ دستگیر شود. وی حداکثر مایل بود ملادیچ را قانع کند که خود را تسلیم کند. دستگیری آسا تومیچ، رئیس سابق اطلاعات ارتش صربستان در ماه ژانویه گذشته، شرایط را پیچیدهتر کرد. تومیچ از یاران کوشتونیسا و مظنون به پنهانکردن ملادیچ بهمدت چند سال است.
بوریس تادیچ، رئیسجمهور صربستان میتواند انتظار مواجهشدن با مشکلات خاصی را داشته باشد. وی که پیشتر وزیر دفاع صربستان بوده است، زمانی فرمانده نیروهای مسلح این کشور بود - دورهای که ملادیچ آزاد و تحت حمایت همرزمان قدیمیاش بود- از مخفیگاهی به مخفیگاه دیگر میرفت و کل جهان را به سخره گرفته بود. تادیچ حتی پس از رسیدن به مقام ریاستجمهوری، در حالی که دولتمردی طرفدار غرب محسوب میشد، شایعه مرگ ملادیچ یا فرار او را به مسکو رد نکرد.
آرامش نسبی خیابانهای بلگراد در هفته گذشته، بر خلاف حوادث پس از دستگیری رادوان کارادزیچ در سال 2008، ممکن است نشاندهنده نارضایتی عمومی پس از 20 سال انزوا و تنهایی صربستان باشد. کاترین اشتون، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، حتی پس از آنکه آشکار شد فشارهای بینالمللی برصربستان مؤثر واقع شده است، به سختی از شرایط موجود ابراز رضایت کرد. خانم اشتون طبق برنامهریزی قبلی قرار بود همان روزی وارد بلگراد شود که ملادیچ دستگیر شد. سرژ برامرتس، دادستان دادگاه لاهه نیز در گزارش روز 17 مه خود با انتقاد از صربستان، تلاش این کشور را برای یافتن و دستگیری ملادیچ ناکافی خوانده بود.
دستگیری ملادیچ چه معنایی برای صربستان دارد؟
هنوز مشخص نیست غرب تا چه حد درباره قایمموشک بازی ملادیچ و جزئیات آن اطلاعات و آگاهی داشته است. این در حالی است که از هم اینک صدای تشویق اروپاییها شنیده میشود که میتواند راه پیوستن صربها را به اتحادیه اروپا هموار کند. درباره ایالات متحده نیز هنوز مشخص نیست آمریکاییها تا چه حد درباره این ماجرا اطلاعات و آگاهی داشتهاند.فلورانس هارتمن، سخنگوی دلپونته (دادستان سابق دادگاه لاهه) در کتاب جدیدش تحت عنوان صلح و مجازات، از بهت و حیرت بازجویان دادگاه در سال2006 پرده برمیدارد؛ هنگامی که بازجویان دریافتند چرا سالها همکاری آنان با سازمان CIA بینتیجه و بدون حاصل بوده است. مأموران آمریکایی که از سال 2002 در صربستان فعالیت میکردهاند، اطلاعات خود را درباره مخفیگاههای ملادیچ ابتدا به مقر CIA در لانگلی ویرجینیا میفرستادند. به ادعای خانم هارتمن، گزارشهای ارسالی ابتدا در لانگلی مورد پردازش قرار میگرفت و سپس بخشهایی از این گزارشها که تأیید میکردند ملادیچ هرگز به صربستان بازنگشته است، به دادگاه لاهه انتقال مییافت.
هارتمن به خاطر استفاده از اسناد طبقهبندیشده دادگاه در افشاگریهای حساسیتبرانگیز خود و ارائه اطلاعات محرمانه در کتابش، 7هزار یورو جریمه شد. با این حال وی در مطرح کردن این ادعا که آمریکاییها در بالکان بازی پیچیده و اسرارآمیزی را پیش میبردهاند، تنها نیست.ویلیام اشتوبنر، قائم مقام هیأت نمایندگی سازمان امنیت و همکاری در اروپا(OSCE)، در بوسنی و هرزگوین گفته است طی 18ماه نخست پس از آنکه اتهامات ملادیچ رسما تسلیم دادگاه شد، ژنرال صرب بدون مزاحمت در قسمتی از بوسنی که تحت کنترل آمریکاییها قرار داشت، زندگی میکرد. اشتوبنر همچنین نقش رابط بین دادگاه لاهه و نیروهای تحت امر ناتو را در بوسنی برعهده داشته است.
به گفته اشتوبنر، هنگامی که در سال 2004 صلحبانان در نهایت تلاش کردند ستاد فرماندهی زیرزمینی ملادیچ را در هان پیساک مورد تفحص قرار دهند، از پیش اعلام کردند و حتی متعهد شدند که بخشهای مشخصی را از مجتمع مذکور مورد بررسی و تفحص قرار نخواهند داد.در آن زمان ملادیچ همچنان سرحال بهنظر میرسید. وی در دفتر کار خود خطاب به حاضران به شوخی میگفت که او نیز مانند یاسر عرفات، رهبر فلسطینیان، در انتظار دریافت جایزه صلح نوبل است. در واقع برای بسیاری اینک سخت است که باور کنند ملادیچ پس از دوبار سکته مغزی، ضعیف شده و آن طور که گفته میشود برای پاسخگویی به بازجویان، آمادگی لازم را ندارد. وی حتی به سختی میلوراد کوماویچ، نام مستعار خودش را به یاد میآورد.ملادیچ از نظر بسیاری در بالکان، نماد قدرت اراده محسوب میشد. وی در سال 1943 در بوزینوویچ، شهری در 50 کیلومتری سارایوو متولد شد؛ شهری که وی بعدها دستور داد بهمدت 42 ماه گلولهباران شود.
وی در جوانی به ارتش خلق یوگسلاوی پیوست؛ بهعنوان کمونیستی ثابتقدم و فرزند یک پارتیزان که در جنگ جهانی دوم کشته شده بود. ملادیچ در ورزش و استفاده از سلاح، سرآمد همنسلان خود بود. هنگامی که اسلوبودان میلوشویچ در آستانه فروپاشی یوگسلاوی، پس از پایان جنگ سرد، بر آن شد که سیاست جنگ را پیش ببرد، ملادیچ با توجه به صعود سریع خود در سلسله مراتب ارتش، مد نظر وی قرار گرفت.ملادیچ در روز 12 مه سال 1992 به ریاست ستاد فرماندهی ارتش صربهای بوسنی منصوب شد. تحت رهبری وی، صربهای بوسنی به پیروزیهای متعددی دست یافتند و در مقاطعی حتی 70درصد خاک بوسنی را در اختیار داشتند. در حال حاضر صدها سند و شهادتنامه در دادگاه لاهه موجود است که نشان میدهند ملادیچ نهتنها از بلگراد حقوق میگرفت، بلکه مجری اوامر رهبران صربستان نیز بود.
جنایتکار آسوده نماند
تصور نمیشود که کسی اطلاعات مهمی را که منجر به دستگیری ملادیچ شد، در اختیار دولت صربستان قرار داده باشد. شاید چنین باشد، چراکه گفته میشود ملادیچ سالها بدون مزاحمت در خانهای در منطقه دیپلماتیک بلگراد زندگی میکرد و حتی گفته میشود که وی را در یک نانوایی، در حال نرمش در خیابان و حتی تماشای مسابقات فوتبال در جایگاه ویژه استادیوم پارتیزان مشاهده کردهاند. براساس اظهارات محافظ سابق ملادیچ، ژنرال تا سال 2001 آزادانه در بلگراد تردد میکرد و حتی یک بار در وزارت کشور مورد استقبال مقامات قرارگرفت.ملادیچ بعدها به نقاهتخانههای نظامی انتقال یافت، مدتی را در چند آپارتمان در مناطق نوساز بلگراد سر کرد و در نهایت مزرعهای را در بیرون شهر خرید و در آن به پرورش بز و زنبورداری پرداخت. علاوه بر این، دارکو، پسر ملادیچ و 2 افسر صرب تا سال2005 آزادانه میتوانستند حقوق بازنشستگی ژنرال را از حساب بانکی وی بردارند.
اشپیگل
ترجمه: رضا خطیبی